• وبلاگ : چشمهايش
  • يادداشت : سلام
  • نظرات : 0 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    سلام دوست عزيز من داستان خوندم چون بايد كتاب براي دوستان واستاد نقد كنم اومدم يك سري مصلب جمع كنم ولي به ننظر من اين كتاب از اول ادم ديونه ميكنه خيلي سوال ميكنه بعد كتابي چند شخصيتي در اول داستان كه استاد نفر اول داستان كمي كه ميگزره حتي در جاهاي خداد نقش اول ميشه بعد دوباره استاد بعد استاد با فرنگيس وحتي در اخر فرنگيس ولي يك چيزي هست كسي كه اول تا اخر داستان باشه ميشه نقش اول حساب كرد به نظر شما نقش اغول كي بود مهمتر اون چرا اون ناظم مدرسه اصرار داشت قضيه تابلو چشمهايت را بفمد ايا كسي از افراد خانواده استاد اينقدر شوق دانستن داشتن يا نه به هر حال خوندنش خيلي علامت سوال ايجاد كرد به هر حال اگر فهميديد من را مطلع كنيد